وب لاگ شخصی محمد ناصری

۷ مطلب با موضوع «حرف نگار» ثبت شده است

پس از مدت ها فکر کردم بازگشت به فضای مجازی شاید بتواند راهی باشد برای تاثیر بیش تر بر محیط پیرامونم.


چند روزی است که نماز ظهر و عصر یک دبستان رو نزدیکی مدرسه قبول کردم. دخترانه. می خواهم قبل از رسیدن به سن تکلیف براشون مباحث عقاید رو به زبان بچه گانه مطرح کنم. امیدوارم خوب و مقبول از آب درآد. البته قبل از اون باید وضو گرفتن با نصف لیوان آب رو بهشون یاد بدم تا سرمای هوا برای وضو گرفتن اذیتشون نکنه و بعد از اون یک دوره کوتاه نماز جماعت رو یاد بدم بهشون.

امام زمان، خودت کمک کن.

این که قصد داشته باشیم کسی را در یک محیطی همچون فیسبوک امر به معروف یا نهی از منکر بکنیم مثل این است که بخواهیم کسی را در یک کاباره به یاد خدا بیاندازیم.

البته من خودم قبلا نظرم چیز دیگری بود.
ولی نباید هیچ جایی را به اردوگاه دشمن واگذار کنیم و می دانم که این نظر پر از اشکال است و شاید کسی بیاید و نظریه را کلا رد کند؛ آن وقت من هم به او کمک می کنم تا یک کار درست و حسابی انجام دهیم.

پ.ن: این نتیجه گیری به دی اکتیویت شدن اکانتم در فیسبوک منتهی شد.

نظریه داروین نمی تواند تبیین کاملی از وجود نظام غایی در جهان ارائه دهد؛ بلکه تنها بیانگر این است که چگونه برخی موجودات - یعنی موجودات زنده پیچیده تر – از برخی دیگر - یعنی موجودات زنده ساده تر – حاصل شده اند و درباره منشاء ساده ترین موجودات چیزی نمی گوید. بنابر این، به تنهایی نمی تواند بر جای تبیین توحیدی بنشیند.

و باز هم همان قصه خسته کننده و دردناک قدیمی تکرار می شود. یک نفر یک عمل اشتباه را انجام می دهد و ملت غیور ما احساساتی می شوند و هر کدام قضاوتی می کنند بی آنکه نتیجه ای بگیرند. بی آنکه از خودشان سوال کنند که چرا چنین اتفاقی افتاد؟ بی آنکه بدانند هر حرکتی برخواسته از تفکری است و شکل گیری تفکر افراد امری تدریجی است و نه دفعی؛ دقیقا به همین دلیل هم تغییر آن امری است تدریجی و زمان بر. پس چه ساده انگارند کسانی که می گویند اگر شاهین نجفی تغییر کند و توبه کند دیگر کاری با او نداریم.

چرا ما زمانی که شاهین می گفت: "مهدی تو که سنگ روی یخ کردی ما رو، این همه صدات می زنیم و دست ما رو، نمی گیری و نمی شنوی این دعا رو، مهدی تا کی صدا بزنیم خدا رو؟" این قدر عصبانی نشدیم؟ این ترانه دقیقا همان ترانه ای است که وقتی به عده ای ابله می گفتی فلانی مشکل دار است می گفت که: "نه! ترانه اش با موضوع امام زمان را مگر نشنیدی؟"

چرا آن زمانی که ترانه "شرّ اعظم" آمد ما اینقدر عصبانی نشدیم؟ مگر بد آموزی های ترانه "بعد از تو" کم بود؟ یا ترانه "وقتی خدا خوابه"؟ باور کنید این ها قبل از "نقی" خوانده شده اند! من نمی خواهم این جا به نقد ترانه های شاهین نجفی بنشینم اما اندکی تامل لازم است. اندکی صبر. وقت برای هیجانی شدن زیاد است.

اینجا ایرانِ قرن 21 است!       

اینجا صدای آهنگهای پاپ لس آنجلسی و غرب زده آن قدر بلند است که فریادهای «حاج مهدی باکری»

به گوش نمی رسد!

اینجا ایرانِ قرن 21 است!

همت را با اتوبان همت می شناسند!!!

اینجا نام شهید را برای اینکه بچه ها خشونت طلب و جنگ طلب بار نیایند 

از کوچه ها برداشته و نام نگین و جاوید می گذارند...

اینجا ایرانِ قرن 21 است!

اینجا بر دیوارهای شهر روی عکس شهید، پوستر تبلیغاتی می چسبانند!

اینجا ایرانِ قرن 21 است!

اینجا ستارگان درخشان هالیوود آنقدر زیاد شده اند که دیگر کسی ستارگان پرفروغ کربلای ایران را نمی بیند!

اینجا ایرانی . . .

اینجا ایرانِ قرن 21 است!

اینجا دیگر شهدا زنده نیستند و در پیچ و خم های عصر ارتباطات، به خاک سپرده شده اند!

اینجا ایرانِ قرن 21 است!

اینجا دیگر کسی نمی خواهد گمنام بماند، همه به دنبال کسب نام هستند!

اینجا ایرانِ قرن 21 است!

اینجا جانبازان موجی را از اجتماع دور نگه می دارند تا آسیبی به افکار عمومی نرسانند!

اینجا ایرانِ قرن 21 است!

اینجا خرمشهر دیگر خونین شهر نیست، خرمشهر دیگر 36 میلیون جمعیت ندارد!

اینجا ایرانِ قرن 21 است!

اینجا کسی نمی داند، مهدی باکری در وصیت نامه خود از خدا خواسته بود جسدش برنگردد 
و تکه ای از زمین را اشغال نکند!

اینجا ایرانِ قرن 21 است!

اینجا دشمن در خانه های ماست، دیگر کسی حاضر به نبرد با دشمن نیست!

اینجا ایرانِ قرن 21 است!

اینجا کسی نمی خواهد با صدای الله اکبر، لرزه بر تن دشمن بیاندازد!

اینجا ایرانِ قرن 21 است!

اینجا در پناه میز هستیم، دیگر کسی پشت خاکریز پناه نمی گیرد!

اینجا ایرانِ قرن 21 است!

اینجا جانباز شیمیایی، به خاطر نداشتن پول، در بیمارستان پذیرش نمی شود و شهد شهادت می نوشد!

اینجا ایرانِ قرن 21 است!

اینجا کسی نمی داند، شب عملیات خیبر حاج مهدی باکری، برادرش حمید باکری را جاگذاشت و رفت!

اینجا ایرانِ قرن 21 است!

اینجا کسی نمی داند، مهدی زین الدین، رتبه چهار کنکور سراسری را داشت!

اینجا ایرانِ قرن 21 است!

اینجا کسی نمی داند، تکه های پیکر شهیدی را درون گونی برای خانواده اش فرستاده بودند!

اینجا ایرانِ قرن 21 است!

اینجا روسری ها هر روز کوچکتر می شود و مانتو ها هر روز کوتاهتر و تنگتر!

اینجا ایران قرن 21 است!!!

اینجا دخترها پسر شده اند، پسرها دختر شده اند، مردان بی غیرت شده اند، زنان بی حجاب شده اند!

اینجا ایرانِ قرن 21 است!

اینجا دیگر کسی، احترامی برای چفیه شهدا قایل نیست!

اینجا ایران قرن 21 است!

اینجا دعای عهد را فراموش کرده ایم، زمان ندبه و سمات را گم کرده ایم!

اینجا ایران قرن 21 است!

اینجا برای زیبا سازی شهرها، میلیونها هزینه می شود!

اینجا ایرانِ قرن 21 است!

اینجا در هر کجای این سرزمین خونین اسلامی، حقیقت به مسلخ مصلحت می رود!

اینجا ایرانِ قرن 21 است!!!


حرف آخرم
جوانان نسل سومی،
ادامه دهنده جوانان نسل اول 
بسم الله...



با تشکر از سعیده خالقی

I can't be sure God doesn't exist

"من مطمئن نیستم که خدایی وجود نداره"1


همه ما به یک بازنگری کلی در اعتقاداتمون نیاز داریم. فرقی هم نمی کنه که کی باشیم. حتی مشهورترین آتئیست.




1- ریچارد داوکینز (Richard dawkins)

Just Friend (فقط دوست) نوعی از رابطه بین دختر و پسر است. این رابطه مانند رابطه ی بین دو دختر یا دو پسر با یکدیگر است.

شاید معنی این نوع رابطه برای ما مفهوم نباشد چون در جامعه ایرانی یا جوامعی با فرهنگ مشابه، رابطه بین دختر و پسر تنها یک نوع است و همان دوست دختر و دوست پسر می باشد. اما در کشورهایی که با فرهنگ غربی خو گرفته اند نوع دومی از رابطه نیز وجود دارد که در این نوع رابطه، دختر و پسر اعمال یک دوست دختر و دوست پسر (همچون هم خوابی یا روابط عاطفی بسیار نزدیک) را انجام نمی دهند و دقیقا همانند یک هم جنس با یکدیگر رفتار می کنند.

رابطه دوست دختر و دوست پسری در جوامع با فرهنگ غیر، در واقع یک مدل مینیاتوری از رابطه یک زوج است و اغلب نیز به ازدواج یا همان رابطه رسمی طرفین می انجامد. در این نوع رابطه اگر یکی از طرفین در حالی که هنوز به رابطه خودش پایان نداده باشد با کس دیگری دوست (Friend) شود به عنوان یک هرزه (چه روحی و چه جسمی) شناخته می شود. اما این رابطه بسیار سست است و تنها با توافق یکی از طرفین قابل پایان یافتن است.

در جوامعی که فرهنگ ایرانی یا مشابه آن را دارند رابطه دوست دختر و دوست پسری تلفیقی از هر دو نوع رابطه است، چرا که طرفین در حین رابطه با یکدیگر می توانند با شخص دیگری نیز رابطه برقرار کنند (هم چون Just Friend) و از طرفی نیز رابطه بین دو نفر گاهی همچون رابطه یک زوج (همچون هم خوابی یا روابط عاطفی بسیار نزدیک) می شود(هم چون Friend). این رابطه در این کشورها اکثرا به جدایی می انجامد چرا که تنها از روی غریضه و برای ارضای شهوات شکل گرفته است و پس از آن اغلب جنس مونث دچار نا امیدی و سرشکستگی می شود چرا که احساس می کند مورد سو استفاده قرار گرفته است.

در یک نتیجه گیری کلی می توان گفت که رابطه بین دو جنس مخالف در کشورهایی با فرهنگ غربی (دو نوع رابطه) از کشورهایی با فرهنگ ایرانی و مشابه (یک نوع رابطه) بهتر است.

شایان ذکر است که این مکتوب به معنای تایید هیچ یک از این روابط نیست چرا که تنها یک مقایسه بوده و نتیجه گیری پایانی نیز انتخابی بین بد و بدتر می باشد.